Saturday, December 8, 2018

هفت تپه (2): توهم زدائی و راهگشایی



یکی از خواسته هایی که در جریان مبارزه یک ماهۀ هفت تپه جلو گذاشته شد، بازگرداندن مالکیت کارخانه نیشکر از بخش خصوصی به دولت بود. طرح این خواسته،نقطه ضعف مهمی است که پافشاری بر آن، توهمات و تصورات نادرستی را در صفوف کارگران دامن می زند. طرح چنین مطالبه ای نشان می دهد که ریشه و علل مشکلات و نابسامانی های اقتصادی کشور و مجتمع هفت تپه به عنوان جزیی از آن، درست فهمیده نشده است. این مطالبه، نگاه کارگران را برای تغییر وضع موجود و رفع گرفتاری های شان به بالا معطوف می کند؛ باعث توهم نسبت به تدابیر و طرح های دولتی می شود؛ دست دولت را برای مانورهای فریبکارانه و سر دواندن کارگران باز می گذارد.
این قابل فهم است که کارگران حق طلب بخواهند هر طور شده از بن بست کنونی که گریبان کار و معاش آن ها را گرفته بیرون بیایند. آن ها ماه هاست بدون دستمزد مانده اند؛ از عهده پرداخت هزینه خوراک و درمان و پوشاک و تحصیل بچه های خود برنمی آیند؛ پس به دنبال راهی عملی برای تامین نیازها و خواسته های اولیه خود هستند. اما این اشتباه است اگر فکر کنیم، با افتادن مسئولیت کارخانه به دوش دولت، مدیریت مجبور به پاسخگویی خواهد بود. یا مزدبگیر دولت بودن باعث می شود که حداقل بخشی از حق و حقوق کارگران تامین شود. مگر مقامات وزارت کار سالیان سال وعده نداده اند و زیر قول های شان نزده اند. مگر برنامه ریزی ها و قانون گذاری های حکومت زمانی که اجرایی شده، تماما به ضرر کارگر تمام نشده است. دولت که بیطرف نیست. نه فقط حامی طبقه سرمایه دار که خودش سرمایه دار است. مرکز فساد و غارت و سرکوب است. اگر در مجتمع ها و کارخانه های تحت مالکیت و مدیریت دولت اعتراض و اعتصاب بالا بگیرد، نیروی انتظامی و اطلاعاتی ها را فورا وارد عمل می کند.
نمایندگان کارگران خواست پس گرفتن مجتمع نیشکر هفت تپه از بخش خصوصی را با مطالبه دیگری تکمیل کردند: اداره شورائی. آن ها ادارۀ شورائی که در کنار «نان، کار، آزادی» نشاندند. این شعار، چشم بسیاری را گرفت و فکر می کردند افق و دورنمایی متفاوت در مبارزه حق طلبانه هفت تپه جوانه زده است. چنین برداشت کردند که طبقۀ کارگر دارد از فرصت بدست آمده در هفت تپه استفاده می کند تا راه را برای گذار به نوع دیگری از روابط و شرایط هموار کند. روابط و شرایطی که به نفع کارگران و توده های فرودست باشد و در عین حال، راه سوء استفاده دولت و تکرار تجارب تلخ مدیریت و مالکیت دولتی را هم ببندد.
اما فکر تحقق «اداره شورایی» تحت این نظام، توهم است! جمهوری اسلامی به ویژه در شرایط بحرانی کنونی که هر عقب نشینی اش می تواند برای مردم به معنی اعتراف به ضعف نظام باشد، تن به اداره شورایی یا کنترل کارگری در این یا آن واحد بزرگ نمی دهد. چرا که با اینکار، روحیه تعرضی و سطح توقعات مردم بالاتر می رود. امروز با شرایط از هم گسیختگی و فروپاشی قطعی یک رژیم، خلاء قدرت و شکل گیری «قدرت دوگانه» روبرو نیستیم که عملا مدیریت بعضی از واحدهای تولیدی را به دامن کارگران پرتاب کند. حتی به فرض محال، اگر دولت تحت فشار تصمیم بگیرد هفت تپه را به تشکیلات واقعی و مستقل کارگران بسپارد، «هفت تپۀ تحت مدیریت شورایی» نمی تواند جزیره ای جدا باشد و خودمختار از نظام حاکم، از قوانین حاکم، از بازار و پول و سود عمل کند. و این یعنی روز از نو، روزی از نو. مدیریت شورایی کارگران و زحمتکشان در هفت تپه و هفت تپه ها، زمانی می تواند واقعا برقرار شود که پیش از آن، نظام و دولت موجود سرنگون شده باشد و جایش را به دولت نوین، به یک نظام سوسیالیستی داده باشد.
در شرایط کنونی، پیگیری و ادامه مبارزه روی سه خواسته مشخص با هدف عقب نشاندن رژیم و کسب پیروزی در هر سه زمینه می تواند سطحی از دستاوردهای مبارزه هفت تپه را تثبیت کند. این سه خواسته، یکم آزادی و عدم پیگرد فعالان کارگری و حامیان آنان؛ دوم، حق ایجاد تشکل های مستقل و حق تجمع و اعتصاب و تظاهرات؛ سوم، پرداخت دستمزدهای معوقه و تضمین کار و دستمزد مناسب است. این سه خواسته در حال حاضر می تواند به شعارهای مطالباتی نه فقط کارگران هفت تپه که جنبش حق طلبانه کارگری در سراسر ایران تبدیل شود و زمینه ساز یک جریان پایدار و متشکل مبارزاتی شود.

همزمان، یکی از جوانب چشمگیر مبارزه هفت تپه حضور فعال زنان در صف تجمع و تظاهرات و مشارکت چند زن در کار تبلیغ و تهییج و افشاگری از سیاست های ضدکارگری است. خیلی ها این میزان از حضور و مشارکت زنان را یک تغییر کیفی در جنبش کارگری و توده ای تلقی کرده اند. این البته این نشان دهندۀ درک محدودی از شکستن مرزها و محدودیت های جنسیتی و تغییر در رویکردها و ارزش های عمیق مردسالارانه/ پدرسالارانه مسلط بر جامعه و رایج در جنبش کارگری است. باید آگاهانه تلاش کرد تا در مبارزات جاری، شعارهایی علیه ستم جنسیتی پیش گذاشته شود و به شعار عمومی کارگران و مردم حامی آنان تبدیل شود. باید بتوانیم شعارهایی را که خواست برابری زن و مرد در جامعه و محیط کار و خانواده را نمایندگی کند به یک بخش ثابت از شعارها و اطلاعیه های مبارزات کارگری و مردمی تبدیل کنیم. چنین کاری در جامعه، طنین و هم افزایی قدرتمند مبارزاتی ایجاد می کند. با تلاش برای ایجاد ارتباط متقابل میان مبارزات سیاسی و اجتماعی بخش های مختلف مردم است که می توان به فرو ریختن نظام ستمگر و دگرگونی ریشه ای جامعه خدمت کرد.
جنبشـــ
بــــرای
انقـلابـــ

No comments:

Post a Comment

به یاد رفیقی که چهل سال است گمنام مانده است

  در روزهای بهمن، هجوم خاطره ها بر نسل ما آغاز می شود. باید هم چنین باشد. چرا که آن خاطرات، با آتش شور و فلز شعور  در ذهن ما حک شد و از جوهر...