Monday, July 6, 2020

به خط مقدم خوش آمدید! ـ مقاله ای از وبلاگ چوانگ




مطلبی که می خوانید از سایت «چوانگ» انتخاب شده است. این سایت انگلیسی زبان توسط گروهی از فعالان چپ رادیکال چین منتشر می شود. واژه هیروگلیفی «چوانگ» که تصویر خلاصه شده گذر چارنعل اسبی از دروازه است، به معنی از بند رستن، سد شکستن و رهایی است. گردانندگان سایت در توضیح فعالیت های خود نوشته اند «چوانگ مجله ای برای تحلیل از تحولات جاری سرمایه داری در چین، ریشه های آن و قیام هایی که زیر منگنه این نظام برپا می شود، منتشر خواهد کرد. به علاوه، چوانگ از طریق مقالات وبلاگی کوتاه و فوری به ثبت مستند و جزء به جزء تحولات روز می پردازد. انتشار مطالب ترجمه شده، گزارشات و اظهار نظراتی که به خبرهای چین مربوط می شود و مورد علاقه جویندگان رهایی از بند کشتارگاه سرمایه داری است نیز در دستور کار ما قرار دارد.» برای اطلاع بیشتر لز مواضع و دیدگاه های گردانندگان این وبلاگ می توانید به نشانی زیر رجوع کنید: http://chuangcn.org/blog




یادداشت مترجم
نویسنده مقاله «به خط مقدم خوش آمدید» که عنوان فرعی آن «فراتر از خشونت ـ عدم خشونت» است، بحثش را بر موضوعات مهم تاکتیکی در این دور از تظاهرات ها و شورش های خیابانی دنیا متمرکز کرده است. او مشخصا به پدیده «خط مقدم» در این نبردها می پردازد و تلاش می کند نقش و تاثیر این پدیده را نه به عنوان نیروی جدا و دور افتاده از بدنه مبارزات و مردم شرکت کننده بلکه در ارتباط ارگانیک با کلیت هر مبارزه توده ای نشان دهد. همین جا باید اشاره کنم که علاوه بر «خط مقدمی»ها که اهمیت شان به حد کافی در این نوشته مورد بحث قرار گرفته است، باید بر نقش مبتکران و آغازگرانی که با شم سیاسی قوی و شناخت از تضادها و پتانسیل ها در بطن جامعه، شرایط مساعد را برای پیش گذاشتن شعارهای صحیح و طرح فراخوان های مبارزاتی به هنگام تشخیص می دهند و جرات پیشقدم شدن در این کار را به خود می دهند نیز تاکید بگذاریم. بدون این ابتکار عمل ها و جرات کردن های مبتنی بر تحلیل ماتریالیستی و دیالکتیکی از واقعیات عینی و دیدن ظرفیت هایی که معمولا به چشم نمی آید، اصولا خط مقدمی هم شکل نخواهد گرفت.
نکته مهم دیگری که در نوشته حاضر، فقط مورد اشاره گذرا قرار گرفته، پرچم اتحاد هر مبارزه توده ای و سمت و سوی سیاسی آن است. سیاست است که آرایش قوای هر نبرد را رقم می زند. تاکتیک های صحیح و تلفیق مناسب نبردهای رزمنده و شکل های غیر خشونت آمیز مبارزه، در ارتباط با پیشبرد و تحقق استراتژی مرحله ای است که معنی پیدا می کند. در این مقاله، از پنج خواسته تظاهر کنندگان هنگ کنگی در شورش گسترده سال 2019 به عنوان محور اتحاد یاد شده است. ذکر این نکته را ضروری می دانم که پیروزی در هر نبرد مرحله ای اگر در پیوند با یک استراتژی درازمدت تر نبرد علیه کلیت سیستم و جایگزین کردنش با سیستم و روابط و ارزش های آلترناتیو و انقلابی قرار نگیرد، آن دستاوردها ماندگار نخواهد بود و رزمنده ترین نبردها و خلاقانه ترین تاکتیک ها نیز نهایتا نقشی بیشتر از اهرم فشار در هر دور از خیزش برای تحمیل بعضی رفرم ها و عقب نشاندن (معمولا موقتی) نظام و دولت سرمایه داری در این یا آن عرصه بازی نخواهد کرد.
رصد کردن دائمی آنچه نویسنده مقاله از قول مبارزان هنگ کنگی نامش را «صحنه بزرگ» می گذارد یک ضرورت است. درست همانطور که تشخیص صف بندی ها و سازماندهی نیروها برای رهبری کردنِ نه فقط یک مرحله، بلکه تمامی مراحل به هم پیوسته مبارزه انقلابی با همه پیچ و خم ها و موانع ناگزیرش یک ضرورت چشم ناپوشیدنی است. با جمع های پراکنده ای که بدون نقشه و برنامه مرکزی، نبرد را در هر مرحله به پیش می برند هر چقدر هم که شجاع و پر انرژی و مبتکر باشند نمی توان فرایند طولانی انقلاب را رهبری کرد، به پیروزی رساند و ادامه داد. تا وقتی که نظام و شیوه تولیدی و نگهبانان مسلح و اداری و رسانه ای اش بر جای مانده باشند، پیروزی ها و رفرم های ناشی از مبارزات مردم همیشه با محدودیت، ناپایداری و تحریف و برگشت پذیری دست به گریبان خواهد بود.
آنچه در نوشته «به خط مقدم خوش آمدید» کمتر به آن پرداخته شده و یا درکی نادرست از آن ارائه شده، رابطه اهداف و شعارهای مبارزاتی گوناگون با منافع و جهت گیری های طبقاتی و سیاسی متضادی است که به واقع در صفوف معترضان وجود دارد. این اشکال به ویژه آنجا به چشم می آید که نویسنده به مقایسه جنبش مردمی هنگ کنگ و جنبش جلیقه زردها در فرانسه پرداخته است و یا آنجا که تلاش کرده برای جنبش ضد راسیسم و خشونت پلیسی در آمریکا، اتحاد حول مطالبات حداقلی شبیه به مورد هنگ کنگ را پیشنهاد کند.  به نظر می آید که اتحاد توده ها در خیابان حول یک رشته خواسته های مشترک از آنچنان اهمیت و ارزش تعیین کننده ای برای نویسنده مقاله برخوردار است که به ضرورت برقراری ارتباط میان مبارزه و جنبش جاری با اهداف اساسی تر و رسیدن به یک جامعه آلترناتیو و کاملا متفاوت از طریق یک انقلاب اجتماعی نمی اندیشد و پیشبرد پیروزمندانه جنبش را همین امروز (بدون قرار دادنش در چارچوب استراتژی فردا) معنا می کند.
و نکته آخر: این واقعیت نیز بارها تجربه و اثبات شده که اگر خواسته های مردم پایه های نظم موجود را هدف بگیرد و از دامنه و عمقی روزافزون برخوردار شود، آنگاه دولت و دستگاه سرکوبگرش نه صرفا با استراتژی و تاکتیک های ویژه تظاهرات و نبردهای خیابانی بلکه با یک سیاست جنگی تمام عیار برای زدن ضربات قطعی و در هم شکستن نیروها و نهادها و روحیات انقلابی وارد عمل خواهد شد. بنابراین، تاکتیک ها و ابتکارات رزمنده کنونی به تنهایی برای کسب پیروزی و حتی بقاء کافی نخواهد بود. تحقق خواسته ها و اهداف و انجام دگرگونی های انقلابی، پرداختن به استراتژی و تاکتیک ها و نقشه عمومی یک جنگ انقلابی را طلب می کند. این حقیقت به ویژه در کشورهایی مثل ایران که سرکوب خشن و عریان دولتی معمولا و به سرعت راه هرگونه اعتراض مسالمت آمیز را می بندد و خشونتی خونین را به توده های مردم تحمیل می کند، آشکارتر و بدیهی تر است.

حمید محصص تیر ماه 1399

برای مطالعه مقاله روی عنوان آن در ستون سمت راست صفحه کلیک کنید

به یاد رفیقی که چهل سال است گمنام مانده است

  در روزهای بهمن، هجوم خاطره ها بر نسل ما آغاز می شود. باید هم چنین باشد. چرا که آن خاطرات، با آتش شور و فلز شعور  در ذهن ما حک شد و از جوهر...