Friday, May 31, 2019

تانگوی ترامپ ـ خامنه ای در معرکه جنگ و سازش و شورش







[حرکت اصلی رقص تانگو، دو گام به پیش یک گام به پس است. رقص بر این اساس دنبال می شود و زوج رقصنده با ریتم خاصی از نقطه مبداء فاصله می گیرند و به جلو می روند. دو گام به درگیری نزدیک شدن و یک گام از آن دور شدن: این نیز قانونمندی رقص شومی است که حاکمان جنایتکار ایران و آمریکا، گلاویز به هم آغاز کرده اند.]


تهدید در جمله اول و تعدیل در جمله دوم! زمانی این رفتار به حساب تناقض گویی ترامپ و خامنه ای و همدستان شان گذاشته می شد؛ اما حالا دیگر باعث شگفتی ناظران نمی شود و کمابیش همه انتظارش را دارند. این «دوگانگی» و «تزلزل» ناشی از خصوصیات شخصیتی ترامپ یا عوامفریبی خامنه ای نیست. حاکمان دو کشور مجبورند اهداف و استراتژی خود را بر صحنه متحول دنیا و منطقه، تحت فشار رقابت ها و تبانی ها و تناسب قوای متغیری جلو ببرند که نه فقط شامل دو دولت آمریکا و ایران که بسیاری دیگر هم هست. با وجود این، اهداف کلان و دینامیک های پایه ای تری وجود دارد که هیچیک از طرفین این کشمکش نمی توانند ورای آن عمل کنند. تاکتیک ها و شل کن و سفت کن های شان را این اهداف و دینامیک ها رقم می زند.

برای مطالعه این مطلب روی تیتر آن در ستون سمت راست صفحه کلیک کنید

Sunday, May 26, 2019

ایده های پراکنده درباره پست مدرنیسم



آنچه می خوانید متنی است در نقد نظرات و تئوری های پست مدرنیستی و نگرش طبقاتی پشت آن ها. در واقع این متن، حاصل یک نوشته فشرده در توضیح کلی پدیده پست مدرنیسم است که با توجه به رواج آن در میان محافل روشنفکری طی دو دهه 1990 و 2000 تهیه شده بود و نیز یک گفتار مفصل که از روی نوار پیاده شد. وظیفه ترجمه و به هم آمیختن و ویرایش این دو متن که حاصل کار دو رفیق کمونیست از جنبش بین المللی مائوئیستی بود از طرف مسئول نشریه دانشجویی بذر به عهده من گذاشته شد. بعد از اتمام کار پیشنهاد کردم که متن نهایی تحت عنوان «ایده های پراکنده درباره پست مدرنیسم» به یک امضای مستعار غیر ایرانی منتشر شود تا منبع اثر و ترجمه بودنش برای مخاطبان نشریه بذر روشن باشد. اما با این پیشنهاد مخالفت شد با این استدلال که تغییرات (درجه ویرایش و اضافات اینجا و آنجا) به حدی است که صحیح نیست آن را به عنوان ترجمه انتشار دهیم. با وجود این، هنوز بر این عقیده ام که متن حاضر را باید نه فقط در اساس بلکه در جزئیات هم یک ترجمه به حساب آورد.
باربد کیوان
ماه مه 2019

برای مطالعه ادامه مطلب روی نام مقاله در ستون سمت راست کلیک کنید

Saturday, May 11, 2019

ریموند لوتا: ریشه های ستم بر زن و اهمیت استراتژیک مبارزه برای رهایی زنان



به عنوان مقدمه: نگاهی به سابقه این بحث
متنی را که می خوانید نظرات ریموند لوتا اقتصاددان کمونیست در مورد مبانی و جایگاه استثمار و ستم بر زنان در دنیای سرمایه داری ـ امپریالیستی است. همان طور که خود لوتا در این متن اشاره می کند، پایه های بحثش را بر جزوه «سنتز نوین و مساله زن» اثر باب آواکیان استوار کرده است. در اینجا لازم می دانیم در مورد سابقه این مبحث توضیحی بدهیم.
اواسط دهه 1380 آنچه جنبش بین المللی مائوئیستی نامیده می شد و در قالب «جنبش انقلابی انترناسیونالیستی» به درجه معینی از اتحاد سیاسی و ایدئولوژیک و تشکیلاتی دست یافته بود، دچار بحران و از هم گسیختگی شد. ریشه های اصلی این بحران را باید در مسائل حل نشده دیدگاهی و خطی بعد از شکست انقلابات سوسیالیستی قرن بیستم و مشخصا شکست سوسیالیسم در چین بعد از مرگ مائو جست و جو کرد. همزمان، به هم خوردن چهره دنیا بعد از پایان جنگ سرد و تغییرات مهمی که در ساختار اقتصادی و صف آرایی های جهانی انجام شد، ضرورت ارائه جمعبندی و تحلیل علمی از این تحولات و نتایجش برای ترسیم استراتژی انقلابات سوسیالیستی عصر کنونی را مطرح می کرد. این شرایط بحرانی باعث تشدید جهت گم کردگی، التقاط و رشد انحرافات گوناگون در صفوف مائوئیست ها شد. جمعبندی ها و سنتزی که باب آواکیان از کمونیسم علمی جلو گذاشت از جانب بخش بزرگی از جنبش مائوئیستی نادیده گرفته شد و یا مستقیما با آن مخالفت شد.
علیه سنتز نوین آواکیان، دو گرایش (یکی دگماتیستی و دیگری انحلال طلبانه) سر بلند کرد. گرایش دگماتیستی ادعای پافشاری بر اصول مارکسیستی لنینیستی مائوئیستی و خط انقلابی بازمانده از دوران مائو را داشت. این گرایش در تئوری و عمل، ضرورت تصحیح و تکامل آموزه های کمونیستی تاکنونی و انجام گسست های ناگزیر در اپیستمولوژی (شناخت شناسی) و رویکرد و روش های گذشته را نفی کرد؛ به جنبه های نادرست در دیدگاه ها و عملکردها و الگوهای گذشته چسبید و نتیجتا دچار عقبگرد شد و به قهقرای بورژوا دمکراتیسم و ناسیونالیسم افتاد. گرایش انحلال طلبانه اما تحت عنوان مشاهده و درک تغییرات واقعی، ظاهرا به دنبال پیدا کردن پاسخ های جدید به پرسش های جدید بود. مشکل این بود که در این مسیر، هسته صحیح و انقلابی مارکسیسم را به شکل ها و با توجیهات مختلف زیر سوال برد، در تحلیل از نیروهای طبقاتی و اجتماعی و مفهوم مبارزه طبقاتی و انقلاب به کجراه افتاد، از استراتژی انقلاب اجتماعی و افق کمونیسم دور شد و به انواع و اقسام نظرات بورژوا دمکراتیک، هویت گرایانه و نهایتا رفرمیستی در غلتید. گرایش به مارکسیسم فمینیسم یکی از شکل های این انحلال طلبی و هویت گرایی بود. انحلال طلبی البته در نحوه تحلیل و جمعبندی از تاریخچه جنبش بین المللی کمونیستی نیز بازتاب پیدا کرد و به نقد غیر تاریخی و غیر دیالکتیکی از اشکالات و انحرافات کمونیست های انقلابی انجامید. این گرایش، اهمیت دستاوردها و پیشرفت هایی را که از جمله در تلاش برای رهایی زنان، علیرغم عقب ماندگی ها و عقبگردها در انقلابات سوسیالیستی قرن بیستم حاصل شده بود، کمرنگ کرد.
نکات فشرده ای که در اینجا ریموند لوتا در مورد ریشه های ستم جنسیتی و ارتباط آن با شیوه تولید سرمایه داری و اهمیت استراتژیک مبارزه برای رهایی زنان مطرح می کند، در مرزبندی با آن گرایش انحلال طلبانه و هویت گرایانه  تبیین و تدوین شده که صورت مارکسیست فمینیستی به خود گرفت. این مطلب نسبتا کوتاه، به درک بهتر دیدگاه و رویکردی که باب آواکیان در سند «سنتز نوین و مسئله زن» (به ویژه در بخشی تحت عنوان "تضادهای حل نشده") پیش گذاشته کمک می کند.
جنبشـــــ
بـــــرای
انقلابــــــ
برای مطالعه ادامه مطلب روی نام مقاله در ستون سمت راست کلیک کنید

به یاد رفیقی که چهل سال است گمنام مانده است

  در روزهای بهمن، هجوم خاطره ها بر نسل ما آغاز می شود. باید هم چنین باشد. چرا که آن خاطرات، با آتش شور و فلز شعور  در ذهن ما حک شد و از جوهر...