اول ماه مه، نماد و نشان نبرد انترناسیونالیستی ما فرا می رسد. در این روز، عهدی که برای مبارزه تا به آخر علیه نظام طبقاتی و بردگی مزدی، علیه روابط و باورها و ارزش های اسارت بار بسته ایم را تازه می کنیم.
آسمان برای ما که اردوی کاریم و بیشماریم، همه جا همین رنگ است: چه در کشورهایی که در آنجا هنوز می توان به شکل «قانونی» پرچم سرخ بدست گرفت و تظاهرات برگزار کرد و علیه استثمار و ستم شعار داد، و چه در جوامعی که به زبان آوردن هر خواست عادلانه با باتوم و گلوله و زندان و شکنجه جواب می گیرد. چرخ سرمایه داری، جامعه بشری را در یک خط تولید جهانی به هم بافته و طبقه گسترده ما، پرولتاریا، را از زن و مرد و کودک، از هر رنگ و در هر جغرافیا، شکل داده است.
منطق بیرحم سرمایه داری ـ امپریالیستی شیره جان میلیاردها نفر را می مکد، هر روز شمار بیشتری را زیر خط فقر به پایین راند و گرفتار آوارگی و بی آیندگی می کند. در کشوری، زحمتکشان و تهیدستان را زیر فشار بیکاری به خودکشی وا می دارد ؛ و در کشوری دیگر، چنان شدت کاری را به کارگر تحمیل می کند که برای خلاص شدن جان خود را می گیرد. کودکان کار در کارگاه و خیابان، طی چند سال پیر و در هم شکسته می شوند. سرمایه داری از دخترکان ده ساله گرفته تا زنان 60 ساله را در چرخ گوشت پورنوگرافی و تن فروشی له می کند و به حراج می گذارد. با بحران هایش دنیا را گرفتار جنگ های خانمانسوز و سلطه فاشیسم و تفرقه و تعصب کور ناسیونالیستی می کند. در رقابت دیوانه وار برای دستیابی به سود بیشتر و سریع تر، محیط زیست را به نابودی می کشاند و از هر ناآرامی طبیعت (سیل و توفان، زلزله و آتشفشان) برای مردم فاجعه می آفریند. این نظام برای سر پا ماندن به روحیه تسلیم، بندگی و عدم اعتماد به نفس توده ها نیاز دارد، پس به باورها و ارزش های پوسیده و افکار خرافی پر و بال می دهد و افیون دین را به کام جامعه می چکاند.
برای خواندن بقیه متن روی نام مطلب در ستون سمت راست صفحه کلیک کنید
No comments:
Post a Comment